انسان موجود یا مخلوقی است با ویژگی های خاصی که در قرآن مجید ترسیم و تصویر شده اند. در قرآن کریم محور بحث، انسان است و اساسا قرآن، کتاب انسان سازی است. درپاسخ به این سؤال ها که انسان در جهان بینی اسلامی چیست و کیست و رابطه ی او با خداوند تبارک و تعالی بر چه اساسی نهاده شده است، باید گفت که انسان مخلوق ویژه ای است و رابطه ی او با خداوند، مانند رابطه ی عبد است با معبود با خصوصیات زیر: لطفا به ادامه ی مطب بروید...
1. هو الذی خلقکم من طین [ انعام /2 ]: او کسی است که شما را از خاک آفریده است.
2. هو الذی خلقکم من نفس واحده [اعراف/189 ]: خداوند تبارک و تعالی همه انسان ها را از یک نفس واحد آفریده است.
3. ثم جعلناکم خلائف فی الارض [یونس/14]: خداوند تبارک و تعالی انسان را خلیفه و جانشین خود در روی زمین قرار داده است.
4. و نفخت فیه من روحی [ص/72 ]: خداوند تبارک و تعالی از روح خود بر انسان دمیده است.
5. و سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض جمیعا [ جاثیه /13 ]: خداوند تبارک و تعالی آن چه را که در آسمان ها و زمین است، در تسخیر انسان قرار داده است.
6. و لقد کرمنا بنی آدم [ اسراء/70]: خداوند تبارک و تعالی انسان را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری بخشیده و گرامی داشته است.
7. هو الذی خلق ما فی الارض جمیعا [ بقره/29] : خداوند تبارک و تعالی همه ی موجودات زمین را برای انسان خلق کرده است.
8. یعلم سرکم و جهرکم [انعام/3] : خداوند تبارک و تعالی از نهان و آشکار انسان باخبر است.
9. و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه [انبیاء/35] : خداوند تبارک و تعالی انسان را با ابتلا به خیر و شر مورد آزمایش قرار می دهد.
10. ان الله کان علیکم رقیبا [نساء/1] : خداوند تبارک و تعالی مراقب اعمال انسان است.
11. کل نفس بما کسبت رهینه [مدثر/38] : نفس انسان مدیون اعمالی است که انجام داده است.
12. و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون [ذاریات/56] : خداوند تبارک و تعالی جن و انس را نیافریده است، مگر برای عبادت کردن خداوند.
13. ما عندکم ینفد و ما عند الله باق [نحل/96] : آن چه نزد انسان است نابود می شود و آن چه نزد خداوند است باقی می ماند.
14. لا نکلف نفسا الا وسعها [ اعراف/42] : خداوند تبارک و تعالی از انسان بیش از وسع و توان او انتظار ندارد و تکلیف نمی کند.
15. افلا تعقلون [ اعراف/169] : خداوند تبارک و تعالی در جای جای قرآن، انسان را به اندیشیدن و تعقل کردن دعوت کرده است.
16. لا نضیع اجر المصلحین [ اعراف /170] : خداوند تبارک و تعالی اجر انسان های درستکار را ضایع نخواهد کرد.
17. کان ظلوما جهولا [ احزاب /72] : انسان موجودی ستمگر و بسیار نادان است.
18. ان الانسان لربه لکنود [عادیات / 6] : انسان نسبت به پروردگارش ناسپاس است.
19. ان الله لا یحب من کان مختالا فخورا [نساء/36] : خداوند تبارک و تعالی انسان خود پسند و متکبر را دوست ندارد.
20. ان الانسان لکفور [حج/66] : انسان موجودی بسیار ناسپاس و کافر کیش است.
21. و کان الانسان قتورا [اسراء/100] : انسان موجودی ممسک و تنگ نظر است.
22. و کان الانسان عجولا [اسراء/11] : انسان موجودی عجول و شتابگر است.
23. و کان الانسان اکثر شیء جدلا [کهف/54] : انسان موجودی است که با سخن حق به جدال و خصومت بر می خیزد.
24. و انه لحب الخیر لشدید [عادیات/8] : انسان به شدت به خیر علاقه مند است.
25. ان الانسان خلق هلوعا [معارج/19] : انسان حریص و ناشکیبا آفریده شده است.
26. و خلق الانسان ضعیفا [نساء/28] : انسان ضعیف آفریده شده است.
27. اذا مسه الشر جزوعا [معارج/20] : اگر شر و زیانی به انسان رسد، جزع و بی قراری می کند.
28. و اذا مسه الخیر منوعا [معارج/21] : اگر خیر و سودی عاید انسان شود، تنگ نظری و بخل می ورزد.
29. کلا ان الانسان لیطغی ان رءاه استغنی [علق /6و7] : اگر انسان خویش را بی نیاز ببیند، طغیان می کند.
30. و لا تکونوا کالذین نسواالله فانسهم انفسهم [حشر/19] : اگر انسان خدا را فراموش کند، خدا هم نفس او را از یادش می برد.
31. و تعاونوا علی البر و التقوی [مائده /2] : انسان نیکوکار کسی است که در خیر و تقوا به دیگران کمک کند.
32. و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا [بقره/177] : انسان نیکوکار کسی است که اگر عهدی ببندد، به هنگام آن به عهد خود وفا کند.
33. انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله و جلت قلوبهم [انفال/2] : انسان مؤمن کسی است که چون ذکری از خدا شود، دلش به تپش افتد و لرزان شود.
34. من جاء بالحسنه فله عشر امثالها [انعام/160] : اگر انسان کار نیکو کند ؛ خداوند تبارک و تعالی او را ده برابر پاداش خواهد داد.
35. قلنا للملائکه السجدوا لادم فسجدوا [اعراف/11] : انسان موجودی است که خداوند تبارک و تعالی فرشتگان را به سجده ی او مأمور کرده است.
36. و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا [عنکبوت/69] : اگر انسان در راه خدا تلاش کند، به یقین خداوند او را به راه خویش هدایت می کند.
37. یا ایها الذین آمنوا ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم [محمد/7] : اگرانسان خدا را یاری کند، خدا هم او را یاری می کند و ثابت قدم می گرداند.
38. یا ایها الذین آمنوا ان تتقواالله یجعل لکم فرقانا [انفال/29] : اگر انسان ایمان آورد و تقوا پیشه کند، خدا به او بصیرت و قدرت شناخت می بخشد.
39. و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه [آل عمران/85] : اگر انسان غیر از اسلام دینی اختیار کند، هرگز از وی پذیرفته نیست.
40. لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم [تین/4] : خداوند تبارک و تعالی انسان را در مقام احسن تقویم و نیکوترین مراتب صورت وجود آفریده است.
41. لها ما کسبت و لکم ما کسبتم [بقره/134] : هر نیک و بدی که انسان انجام بدهد، برای خود کرده است.
42. یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبرو الصلوه ان الله مع الصابرین [بقره/153] : اگر انسان صبر و مقاومت پیشه کند و به ذکر خدا و نماز توسل جوید، خدا او را یاری می کند.
43. فاذکرونی اذکرکم [بقره/152] : اگر انسان خدا را یاد کند، خدا هم او را یاد می کند.
44. و من اعرض عن ذکری فان له معیشته ضنکا [طه/124] : اگر انسان از یاد خدا اعراض کند، در دنیا زندگی تنگ و پر از فشاری خواهد داشت.
45. اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون [اعراف/179] : انسان های غافل مانند حیوانات چهارپا هستند، بلکه از آن ها هم گمراه ترند.
46. قل متاع الدنیا قلیل [نساء/77] : برای انسان زندگانی دنیا متاعی ناچیز و اندک است.
47. لا تقف ما لیس لک به علم [اسراء/36] : انسان نباید از چیزی که علم و آگاهی ندارد، پیروی کند.
48. و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر [کهف/29] : انسان انتخابگر است. هر کس خواست ایمان می آورد و هر کس خواست کافر می شود.
49. الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب [رعد/28] : همه ی انسان ها بدانند که تنها یاد خدا و ذکر خدا آرام بخش دل هاست.
50. کل نفس ذائقه الموت [آل عمران /185] : هر انسانی شربت مرگ را خواهد چشید.
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود: هر کس در نماز وتر (آخرین رکعت نماز شب) هفتاد بار بگوید: "استغفرالله ربى و اتوب الیه" و تا یک سال این عمل را ادامه دهد خداوند او را از استغفار کنندگان در سحر، "المستغفرین بالاسحار" قرار مىدهد و او را مشمول عفو و رحمت خود مىسازد.
![]() |
اهمیت و جایگاه خانواده بر هیچ کس پوشیده نیست. انسانها از کودکی در کانون خانواده رشد می یابند و معمولاً انسانهایی از موفقیت بیشتری برخوردارند که کانون خانواده آنها گرمتر و محکمتر بوده است. در دنیای غرب که نظام خانواده جایگاه اصلی خود را از دست داده است مشکلات گوناگونی پدید آمده که حتی برخی از نویسندگان غربی هم بدان اعتراف دارند.
هر انسانی احتیاجات و نیازهایی دارد که بسیاری از آن باید در کانون خانواده تأمین شود. این نیازها به طور کلی عبارت است از :
الف: نیازهای فیزیکی و جسمی
این دسته از نیازها شامل نیاز به غذا، و جسمیلباس و حتی روابط جنسی میان همسران است، هرچند نیاز به روابط جنسی را می توان در دایره نیازهای روانی نیز جای داد. با این حال از نیازهای فیزیکی و جسمی است که در مرحله اول بروزمی کند و نسبت به سایر نیازها خود را بیشتر می نمایاند و به همین میزان نیز توجه و اهمیت بیشتری را می طلبد.
ب: نیازهای امنیتی
هر انسانی به طور طبیعی دوستداران است که در آرامش و امنیت باشد و حتی برای زندگی و آینده آن هراسی به دل راه ندهد. امنیت و آرامش نیازی است که بخش عمده ای از آن باید در خانواده تأمین شود. هر یک از اعضای خانواده باید در حد توان خود این فضا را برای دیگران ایجاد کند.اگر هم? اعضای خانواده به وظایف الهی و اخلاقی خود عمل کنند، بدون تردید خانه به محلی امن و سرشار از آسایش و آرامش تبدیل می گردد. ارمغان خجست? این آسایش، آرامش بخشیدن به افراد خانواده است که چه بسا در بیرون مشکلاتی دارند اما در خانه و در میان جمع خانواده آن را از خاطر می برند. در پرتو خانواده ای آرام است که افراد برای ورود به فردای جامعه انرژیهای جدیدی را کسب می کنند
ج: نیازهای عاطفی
پس از برآورده شدن نیازهای فیزیکی و جسمی و نیز نیازهای امنیتی فرد که آرامش را به وی ارزانی می دارد، نیاز دیگری جلوه می کند که ذیل نیازهای عاطفی فرد جای می گیرد. نیاز به محبت در وجود همه افراد بشر چه خردسال و چه بزرگسال وجود دارد و تنها در نحوه تجلی آن است که متفاوت می نماید، به طوری که در کودکان به گونه ای بروزمی کند و در بزرگسالان به گونه ای دیگر. اولین و مهمترین جایگاه تأمین عواطف خانواده است.
د: نیازهای شخصیتی
نیازهای شخصیتی ناظر به نیازهایی است که توجه به آن احترام و عزت نفس آدمی را پاس می نهد . هرکسی دوست دارد شخصیت و احترام او حفظ شود و با حرمت و بزرگواری با او برخورد گردد. احساس ذلت شاید از هر رنجی بدتر باشد. شکل گیری پایه اولیه این امر نیز به خانواده باز می گردد.
ه: نیاز به رشد و کمال
ازنظر فطری همه انسانها خواهان مسیر رشد و کمال اند نیاز به کمال چندان به جنسیت ربطی ندارد. مردان و زنان مایلند که افراد محترم و توانمند و مؤثری باشند. مشکلات فکری و اقتصادی و اجتماعی شان حل شود و به ویژه در مسائل اخلاقی و معنوی ارتقاء یابند مسأله هویت و هدف از زندگی را سامان دهند.
و: نیاز به معنویات
گذشته از پنج نیاز فوق نیاز دیگری در همه انسانها وجود دارد که گاه از آن غفلت می شود. مهمترین و بالاترین نیاز هر فرد نیاز به معنویات و رشد و رشد در این زمینه است. نیاز به ارتباط با خدای سبحان در وجود هر فردی سرشته شده است و باعث جلوگیری از بسیاری از اضطرابها و نگرانیها می شود؛ زیرا دلها با نام و یاد خدا آرام می گیرد.«اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»
آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش می یابد.
خصوصیات خانواده قرآنی
خانواده ای سالم برای آن که بتواند تمامی نیازهای افراد خود را برآورده سازد، باید ویژگیهای ممتازی داشته باشد. آقایان به طور معمول پیشرفت خود را در تحولات اجتماعی و کامیابیهای اقتصادی می بینند. برای خانمها هم باید شرایط مهیا شود که این احساس رشد و پیشرفت در آنها نیز به وجود آید. البته در دستورات دینی نکاتی مطرح شده است تا آقایان بر اساس آن زمینه رشد را به طور مستقیم برای همسرانشان فراهم کنند. بخشی از احساس رشد در بانوان از طریق مادری و تربیت فرزندان حاصل می گردد. با وجود این زمینه رشد در ابعاد دیگر نیز باید فراهم گردد.
قرآن کریم خانواده قرآنی را چنین معرفی می کند:
«وَ مِن آیاتِهِ أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم اَزواجاً لِتَسکُنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّهً وَ رَحمَهً أنَّ فی ذلِک لَایاتِ لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ»
و از نشانه های او این که از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفریده تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری در این [نعمت] برای مردمی که می اندیشند قطعاً نشانه هایی است.
اگرچه این آیه به طور مستقیم به خانواده نمی پردازد و بحث اصلی اش ازدواج و کارکرد آن است، اما با توجه به اینکه ازدواج پایه تشکیل خانواده است، در این باره هم می توان چندین نکته را از آن دریافت.
قرآن به عنوان، منبع اصلی و لایزال دین مبین اسلام، بر کارکرد انسانی و اجتماعی خانواده توجه داشته و دستوراتی نجات بخش و روشنگر در این باره فرود آورده است.
الف: «و مِنَ آیاتِهِ أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم اَزواجاً»
این بخش از آیه بیان می دارد که همسران شما از جنس خودتانند، برای انسان همسری از جنس فرشتگان آفریده نشده است. بنابراین هر فرد باید به همسرش به چشم یک انسان همانند خودش بنگرد و کرامت او را محترم بشمارد.
ب: لِتَسکُنُوال إِلَیها
بر پایه این بخش از آیه خانه و خانواده باید محل سکون و آرامش باشد نه محل فرسایش. بی شک در خانه ای که محل آرامش برای افراد خانواده نیست مشکلات رخ می نماید و بر هم? اعضای خانواده است که برای برطرف شدن آن تلاش کنند.
اگر همه اعضای خانواده به وظایف الهی و اخلاقی خود عمل کنند، بدون تردید خانه به محلی امن و سرشار از آسایش و آرامش تبدیل می گردد. ارمغان خجسته این آسایش، آرامش بخشیدن به افراد خانواده است که چه بسا در بیرون مشکلاتی دارند اما در خانه و در میان جمع خانواده آن را از خاطر می برند. در پرتو خانواده ای آرام است که افراد برای ورود به فردای جامعه انرژیهای جدیدی را کسب می کنند...
تالیف: دکتر سید محسن میرباقری
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
فهرست موضوعی یادداشت ها
آثار قرائت قرآن در خانواده . پنجاه ویژگی انسان در قرآن . خانواده در قرآن . خانواده قرآنی . زندگی زناشوئی قرانی . زیر سایبان محبت . ویژگیهای عباد در قرآن مجید .
نوشته های پیشین
لوگوی دوستان
![]() لینک دوستان
آمار وبلاگ
بازدید امروز :1
بازدید دیروز :1 مجموع بازدیدها : 25964 خبر نامه
جستجو در وبلاگ
![]() |